ایران نیوز

دوشنبه، مهر ۰۳، ۱۳۹۶

استقلال کوردستان عراق و گزینه های پیش رو آمریکا

احسان نیک پی: تمامی رویدادهای اخیر حاکی از آن است که ابرقدرت ها، کشورهای همسایه، سازمان ملل، اتحادیه اروپا و اتحادیه عرب همگی مخالف برگزاری رفراندوم کوردستان عراق می باشند و هر چه به موعد آن نزدیک تر می شویم مواضع آنان سرسختانه تر می شود.
حال به نظر می رسد کوردها تصمیم سرنوشت ساز خویش را اتخاذ نموده و بی اعتنا به این مخالفت ها تصمیم به برگزاری آن گرفته و خود را برای تقابل با هر رویدادی آماده نموده اند.
تئوری های روابط بین الملل نشان می دهند که نظم کنونی نظام جهانی به سود ابرقدرتهاست. ابرقدرت ها همواره کوشش نموده اند نظم موجود که متضمن حفظ سلطه آنهاست را حفظ نمایند. اما برعکس اقلیت های ملی- مذهبی برای رهایی از سلطه حاکمان مستبد و نژاد پرست به دنبال تغییر نظم ناعادلانه موجود بوده اند و کوشش نموده اند واحدی سیاسی که نماینده واقعی آنها باشد را تٲسیس کنند.
از این رو نظم بین الملل موجود به سود ابرقدرتی همچون آمریکاست. پس طبیعی است کوشش نماید نظم و ثبات نظام بین الملل را در جهت تداوم منافع خویش حفظ کند و با هر عاملی که آن را به چالش کشاند مخالفت نماید. 
موضع آمریکا در قبال اقلیت های ملی تحت ستم در این چهارچوب قابل تحلیل است. آمریکا تلاش اقلیت های ملی در جهت تحقق مطالبات و حق تعیین سرنوشت خویش را به عنوان یک عامل بی ثبات کننده نگریسته است. به طور مثال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا یکی از مهمترین مخالفین تجزیه این کشور و تشکیل ۱۵ کشور از دل آن بود. آمریکایی ها معتقد بودند که تشکیل کشورهای جدید تهدیدی برای نظم بین المللی است. اما در نهایت اتحاد جماهیر شوروی با پافشاری ملت های تحت ستم تجزیه گشت و اکنون بسیاری از کشورهایی که از آن جدا شده اند عملا هم پیمان اصلی آمریکا در منطقه می باشند.
موضع آمریکا در قبال کوردها نیز بدین گونه بوده است. پس از نبرد خلیج دوم (حمله عراق به کویت) آمریکا نیروهای عراقی را مورد تهاجم قرار داد. ارتش عراق به سرعت متلاشی شد و کوردها با بهره گیری از این خلاء قدرت قیام نمودند و توانستند بر شمال عراق تسلط یابند. اما آمریکا با اعلام مدار ۳۶ درجه، کرکوک و موصل که می توانستند نقش موثری در تشکیل کوردستان مستقل ایفا نمایند را از کنترل حکومت حریم کوردستان خارج نمود و به صدام واگذار کرد. آمریکا در آن سال های نخست حتی مخالف اعلام خودمختاری کوردها و تشکیل کنگره ملی کوردستان بود. زیرا این عامل را تهدیدی برای ترکیه و ثبات منطقه قلمداد می کرد. اما کوردها با پیروی از منافع ملی خویش مجلس ملی کوردستان را تٲسیس نمودند. بعدها آمریکا نه تنها آن را به رسمیت شناخت بلکه بارها از آن پشتیبانی نمودند و کنگره ملی کوردستان عراق را بزرگترین نماد دمکراسی در منطقه نامیدند!!!
پس از سقوط صدام در سال ۲۰۰۳ بار دیگر ارتش عراق به طور کامل متلاشی گشت. کوردها که تنها نیروی سازمان یافته عراق بودند، این بار نیز کرکوک را به تصرف خویش در آوردند، اما باز هم تحت تٲثیر آمریکا نتوانستند سیاست مستقلی را در پیش بگیرند و پیشمرگه های کورد با دریافت وعده های توخالی و بی اساس و ضمانت آمریکا در اجرایی شدن ماده ۱۴۰ از این شهر نفت خیز کوردنشین خارج شده و کنترل آن را به دولت مرکزی عراق واگذار نمودند. ولی با قدرت گیری تدریجی دولت مرکزی نخست وزیر وقت عراق نوری مالکی اعلام نمود که کرکوک یک شهر عربی است و ماده ۱۴۰ سالهاست که مرده است و هیچگاه اجرا نخواهد شد.
آمریکا که پیشتر وعده اجرایی شدن آن را به کوردها داده بود و آن را ضمانت کرده بود نه تنها به ضمانت خویش عمل ننمود بلکه خود به بزرگترین مانع اجرای آن تبدیل شد و آشکارا اعلام نمود که اجرای ماده ۱۴۰ منجر به جنگ کورد و عرب و بی ثباتی منطقه خواهد شد!
اما ظهور داعش فرصت تاریخی دیگری برای کوردها پدید آورد و با عقب نشینی دولت عراق، کوردها بر کرکوک و تمام مناطقی که ماده ۱۴۰ باید بر آنها اجرا می گردید تسلط یافتند و پرچم کوردستان را به اهتزاز در آورند و اعلام نمودند که تحت هیچ شرایطی دیگر از آن مناطق خارج نخواهند شد. این عمل شجاعانه کوردها سبب تغییر رویکرد آمریکا در قبال کرکوک و دیگر مناطق مورد مناقشه گردید. آمریکا این بار نیز همچون رویداد تشکیل پارلمان کوردستان و اعلام فدرالی، سیاست امر واقع را در قبال مواضع مستحکم و مستقل کوردها در پیش گرفت و دیگر با آن مخالفت ننمود.
به هر حال بررسی سیاست خارجی آمریکا نشان می دهد که سیاست این کشور بر اساس امر واقع و متناسب با واقعیت موجود بوده است. همانطور که پیشتر ذکر گردید نظم نوین نظام بین الملل به سود آمریکاست. پس طبیعی است کوشش نماید ثبات و نظم موجود، هرچند غیر عادلانه و نابرابر باشد را حفظ نماید. تاریخ نشان داده است هر گاه نظم موجود به هم خورده آمریکا اهداف و منافع سیاست خارجی خویش را براساس و متناسب با نظم جدید تعریف کرده است. سیاست آمریکا در قبال تحولات اخیر کوردستان عراق نیز این گونه خواهد بود.
از این رو کوردستان عراق از مخالفت کنونی آمریکا نباید بسیار نگران باشد، زیرا مخالفت های موجود گذرا و مقطعی خواهد بود و این کشور در آینده ناگزیر است که تجزیه کشور جعلی عراق و تشکیل کوردستان مستقل را مورد پذیرش قرار دهد.
گزینه های پیش روی آمریکا:
۱- از دولت مرکزی عراق بر ضد کوردها حمایت نماید:
این گزینه زمینه ساز شکل گیری دیکتاتوریت در عراق خواهد بود. زیرا در حال حاضر سنی ها به شدت سرکوب و به حاشیه رانده شده اند و اگر کوردها دچار چنین سرنوشتی شوند به معنای مرگ دمکراسی و ظهور یکباره دیکتاتوری فرقه ای خواهد بود. گزینه نخست منجر به تضعیف نفوذ آمریکا در منطقه و تغییر موازنه به سود ایران است. در این وضعیت ایران فاتح بلامنازع خاورمیانه خواهد شد.
علاوه بر آن بار دیگر زمینه برای شورش مجدد سنی های عراق و ظهور رادیکالیسم اسلامی و بی ثباتی منطقه فراهم خواهد شد. همچنین مخالفت آمریکا با نتیجه رفراندوم وجهه این کشور را تخریب خواهد کرد. زیرا استقلال نتیجه رفراندوم و رفراندوم تبلور اراده آزاد کوردها برآمده از انتخاباتی دمکراتیک است. 
۲- بی طرفی و عدم واکنش فعال:
این گزینه به معنای موضعی است که نه نتیجه رفراندوم را مورد پذیرش قرار می دهد و نه با آن مخالفت می نماید.
این گزینه نیز زمینه بی ثباتی و جنگ را در آینده به همراه خواهد داشت. زیرا هزاران کیلومتر مرز مشترک میان کوردستان و دولت عراق وجود دارد و با وجود نیروهای تندرو و خودسر حشد شعبی در بسیاری از این مناطق می تواند اختلاف کوچکی زمینه ساز جنگ گسترده ای میان طرفین شود.
به نظر نمی رسد این گزینه همچون گزینه نخست از سوی کاخ سفید در پیش گرفته شود. زیرا بی تفاوتی آمریکا از نارضایتی و اختلاف سنی ها با دولت مرکزی منجر به تسلط داعش بر عراق شد.

۳- حمایت از استقلال کوردستان عراق:
به نظر می رسد که این گزینه در آینده نزدیک محتمل نخواهد بود. زیرا دولت عراق، ترکیه و ایران ضد آن خواهند بود و با توجه به اینکه کوردستان عراق محصور در خشکی است، در شرایط فعلی حمایت آمریکا به معنای مقابله با این کشورها خواهد بود و هزینه بسیاری برای آن در بر خواهد داشت. مگر آنکه کوردستان سوریه و نیروهای مدافع خلق(ypg) بر مرزهای عراق با سوریه تسلط یابند و با بازگشایی کوریدور تجاری با اردن از طریق بندر عقبه با دنیای خارج ارتباط برقرار نمایند. در این شرایط کوردها قادر خواهند بود نفت خویش را به فروش برسانند و دیگر مایحتاج شان را تامین نمایند. در این شرایط مسئولیت و هزینه حمایت آمریکا از استقلال کوردستان کاهش می یابد و استقلال کوردستان به راحتی امکان پذیر خواهد بود.

۴.عدم مخالفت با نتیجه رفراندوم و اعطای تضمین های واقعی و اقناع کوردستان عراق به مذاکره و همزمان فشار به دولت مرکزی عراق به منظور پرداخت بودجه معوق کوردستان و حقوق پیشمرگه ها، پذیرش الحاق کرکوک به کوردستان و آزادی عمل کوردها در عرصه سیاسی اقتصادی:
این گزینه در کوتاه مدت منجر به ثبات خواهد شد زیرا از یک سو کوردها را اقناع خواهد کرد و از سوی دیگر رضایت ایران و ترکیه را در پی دارد. در این شرایط عراق تجزیه نخواهد شد، ثبات برقرار شده و کوردها به آزادی عمل بیشتری در حد کنفدرال دست خواهند یافت.این گزینه در بلند مدت زمینه شکل گیری کشور مستقل کوردستان را فراهم خواهد کرد، زیرا کوردها با دسترسی به نفت کرکوک و خانقین و دریافت بودجه معوق قادر خواهند بود اقتصاد خود را شکوفا کنند و استراتژی خودکفایی را با موفقیت تمام طرح ریزی نمایند و آسیب پذیری های خویش را مرتفع سازند. 
در این شرایط دیگر نیاز چندانی به کشورهای همسایه جهت تٲمین نیازمندی هایشان را نخواهند داشت.
گذشته از مباحث ذکر شده استقلال کوردستان در گرو اتحاد احزاب کوردی است. اگر میزان آراء موافق بسیار بالا باشد نتیجه رفراندوم سهل تر و در زمان کوتاه تری مورد پذیرش قرار خواهد گرفت. ولی اگر رفراندوم با نتیجه ضعیفی پیروز گردد حمایت خارجی از آن در آینده به سختی امکان پذیر خواهد بود و لطمات جبران ناپذیری به آمال و آرزوی دیرینه ی کوردها وارد خواهد کرد و جایگاه آنان را در منطقه تضعیف خواهد نمود. از این رو حمایت از رفراندوم وظیفه هر کوردی است. در این برهه تاریخی باید تمامی احزاب و جریانات، انتقاد از یکدیگر را کنار گذاشته و تمرکز خویش را بر حمایت از رفراندوم قرار دهند. به راستی هر حزب و گروهی که در شرایط کنونی سعی در دلسردی مردم و تضعیف رفراندوم نماید در خدمت دشمنان کورد بوده و در جبهه آنان قرار گرفته و تاریخ آن را هیچگاه فراموش نخواهد کرد!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر