دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در تحلیلی از وضعیت حلقه انحرافی و اطرافیان دولت به برنامه های احتمالی این جریان برای انتخابات ریاست جمهوری در هفته های آینده پرداخت و گفت: میخواهند قبل از انتخابات به خیابانها بریزند.
حسین فدایی ضمن آسیب شناسی عملکرد جریان خاص نزدیک به دولت موسوم به جریان انحرافی و تشریح برنامه های این جریان، قهرمان سازی در عرصه های سیاسی، بین المللی و اقتصادی را هدف آن دانست که از این منظر به دنبال زمینه سازی برای تثبیت در قدرت هستند.متن مصاحبه دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی با خبرگزاری مهر:
چهار سال پیش شما در مجلس نطقی درباره فتنه و اتفاقات قبل از انتخابات انجام دادید که نطق ویژه ای بود که ظاهرا بزرگان نظام نیز آن را تایید کردند. بخش عمده این نطق که محقق شد ناظر بر خطرات و اتفاقاتی بود که جریان فتنه بنا داشت آن را در کشورعملی کند؛ در شرایط کنونی که حدود دو ماه تا برگزاری انتخابات زمان باقی مانده به اذعان بسیاری از تحلیل گران سیاسی، حلقه انحراف اصلی ترین خطر برای انتخابات ریاست جمهوری محسوب می شود آیا قبول دارید که این جریان خطر اصلی برای انتخابات است؟ تحلیل شما از جریان انحرافی چیست؟
از ابتدای انقلاب شاهد بروز مواضع متعدد عناصر و جریاناتی بودیم که از شاخص ها و گفتمان انقلاب زاویه گرفتند. وقتی می گوییم جریانی از گفتمان انقلاب زاویه گرفته بدان معنی است که از کلیت گفتمان انقلاب فاصله گرفته و گفتمان دیگری را دنبال می کنند اما زمانی که می گوییم جریانی از شاخصه های انقلاب فاصله گرفته بدان معنی است که با برخی اصول، ارزش ها و معیارهای انقلاب اسلامی زاویه گرفته است.
جریان لیبرال دموکراسی در اوایل پیروزی انقلاب شکل گرفت و در شکل نهضت آزادی و ملی مذهبی ها ظهور یافت در ابتدا از برخی شاخص های انقلاب زاویه گرفت ولی بعدها در کلیات با انقلاب اسلامی دچار زاویه شد و از این گفتمان فاصله گرفت. هر گروه یا جریان که از اصل گفتمان و ارزشها فاصله بگیرد دچار انحراف بوده و از استاندارهای قابل پذیرش ملت ایران فاصله گرفته است.
جریان خاص پیرامون دولت امروز در اذهان عمومی با عنوان جریان انحرافی شناخته می شود، وقتی می گوییم استکبار جهانی و شیطان بزرگ افکارعمومی متوجه آمریکا می شود؛ وقتی می گوییم فتنه، جریان افراطی دوم خردادی در اذهان عمومی تداعی می شود که ماجرای پس از انتخابات 88 را رقم زد و وقتی می گوییم جریان انحرافی یعنی یک باند و گروهی که در مسئولیت های اجرایی کشور تلاش می کنند مسیر گفتمان انقلاب را دچار آسیب کنند.
آیا این جریان می توانند محل خطر بوده و برای کشور خطر آفرینی کند؟
این توهم آنهاست، ما نگران فتنه و انحراف نیستیم؛ آنها توهم دارند و برای خود نقشه کشیدند که آسیب هایی را در آستانه انتخابات به کشور وارد کنند ولی ملت و مسئولان آگاه هستند، سطح بصیرت ملت ارتقا پیدا کرده و باعث شده ملت نسبت به این جریانات مصونیت پیدا کنند. مردم می دانند جریاناتی که با انقلاب زاویه دارند در تلاش هستند که قدرت را به دست بگیرند این جریانات برای ماندگاری خود در قدرت چالش آفرینی می کنند، آرامش را بر هم می زنند، فرار به جلو می کنند به جای آنکه پاسخگوی ناکارآمدی خود را به گردن دیگران می اندازند به ظاهر این سنت در حال نهادینه شدن است.
اما این اوهام آنهاست چرا که ملت هیچ ترسی از آنها ندارند. البته لازم است که در چنین فضایی نسبت به شکل گیری این جریانات هوشیاری کامل وجود داشته باشد. یک موضوع هرچند کوچک در حوزه سیاسی، مسئولان و نخبگان سیاسی را موظف می کند که در آن مورد حساسیت داشته باشند تا نکند در خلال همین بی توجهی اوهام چنین جریاناتی واقعیت پیدا کند؛ عقل و خرد سیاسی این است که نسبت به آسیب های سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی که متوجه ملت است آگاهی داشته و برای آن برنامه ریزی کنیم.
به طور مشخص وجه تمایز این گروه با سایر گروه های انحرافی را در چه می دانید و چرا این گروه در ذیل گروه های انحرافی دیگر نمی گنجد؟
روند رو به تکامل انقلاب از بسیاری از اندیشه ها، افکار، دیدگاه ها و مکاتب ساخته شده دست بشر عبور کرد؛ عظمت فکری انقلاب توانست جریانات مختلف را در درون خود هضم کرده و در بسیاری موارد با منطق قوی آنها را در درون خود پذیرفته و فرصت های بسیاری را برای آنها ایجاد کرد. بسیاری از این جریان ها، عضو نهضت آزادی بودند که به برکت انقلاب از آن جدا شده و به انقلاب اسلامی پیوستند، بزرگ مرد انقلاب شهید چمران هم در جریان نهضت آزادی بود که به عنوان یک سرباز پر افتخار برای رهبری جان فشانی کرد، جذب انقلاب شد و نام نیک او تثبیت شد. البته در این بین کسانی که با اسلام و انقلاب عناد داشتند نتوانستند خود را با انقلاب همراه کنند.
انقلاب توانست از گفتمان التقاطی مبتنی بر اندیشه لیبرال دموکراسی غرب و جریان التقاط متمایل به شرق و مجاهدین خلق عبور کند، با منطق برتری که داشت توانست از خط سازش و جریان ضعف نفس و تسلط شیطانی بر نفوس انسانهای قدرت طلب مثل خط سه و باند اطراف آقای منتظری و همچنین از گفتمان توسعه اقتصادی مبتنی بر اندیشه لیبرال دموکراسی غرب و توسعه سیاسی هم عبور کرد. جریان انحرافی جدید ملقمه ای از تمام این جریانات است، از یک طرف مبتنی بر اندیشه اومانیستی غربی و از طرف دیگر انسان گرایی شرقی را دنبال می کند. از یک طرف هاله ای از اسلامیت را به یدک می کشد و از طرف دیگری برای توجیه خود مسئله انسان کامل که از طرف نظریه پردازان بزرگ اسلامی مانند ابن عربی مطرح شده را دنبال می کند.
جریان انحرافی دچار یک تناقض جدی است چون اندیشه عرفان گرایی انسان گرایانه به دنبال قدرت طلبی و ایجاد چالش سیاسی برای بقای در قدرت نیست اما این جریان به شدت به دنبال بقا و تثبیت خود در قدرت است.به بهانه انسان گرایی و برای آنکه بتوانند یک منطق مشترک را در جهان مطرح کنند بحث انسان کامل را به گونه ای مطرح می کنند که گویی مسئله اصلی گفتمانی در عرصه بین الملل مسئله اوهام ساز آنها با عنوان انسانیت است، البته ما هم قائل هستیم که انسان محور تمام تحولات بشری است اما معتقدیم این انسانیت زمانی می تواند به اوج کمال خود برسد که از مسیر شریعت عبور کند.
طریقت منهای شریعت انحرافی است که در طول تاریخ علمای بزرگی با آن مواجه بوده، آن را نقد کرده و بطلان آن را به اثبات رساندند. امام خمینی فقه را فلسفه عملی حکومت دانست و با اثبات جامعیت اسلام این دین را پاسخگوی نیازهای فردی و اجتماعی همه انسانیت مطرح فرمودند.
اگر کسی انسان کامل را از طریق شریعت مبتنی بر اسلام فقاهتی که مراجع، علما و در راس آن ولی فقیه است قبول دارد هیچ ایرادی به آن وارد نیست ولی به نظر می رسد این عده با این منطق زاویه داشته و در این مسیر نیستند؛ جریان انحرافی ملقمه ای از دیدگاه های مختلف است که درمقاطع زمانی مختلف متوسل به مغیباتی که هیچ جایگاهی در اسلام فقاهتی ندارد شده است.
وقتی در سطح پایین تر مانند حوزه سیاسی این جریان را بررسی می کنیم مواجه می شویم با اینکه این جریان با شاخص اصلی انقلاب یعنی ولایت فقیه و گفتمان اصلی انقلاب است زاویه دارد. نمی شود کسی بگویم من شیعه ناب هستم و خط امام ورهبری را دنبال می کنم اما نسبت به فساد بی تفاوت باشد یا برای فساد و افرادی که فساد اقتصادی و مالی دارند حاشیه امن ایجاد کند. نمی شود کسی مدعی ساده زیستی، پاکی و خط امام و رهبری باشد اما بخواهد با دستمال چرکین شیشه را پاک کند. نمی شود کسی مدعی حکومت صالحین و انسان های وارسته براساس معیارهای دینی باشد اما آدم های فاسد یا ناکارآمد و یا مسئله دار را مسئول کند.
نمی شود کسی سخن از توجه به محرمین را مطرح کند اما نسبت به جابه جایی اموال بیت المال حساسیت نداشته باشد یا در عرصه بین الملل مسئله مدیریت جهانی را مطرح کرده و بگوید که مدیریت جهانی باید برای انسان کامل باشد، اما منظورش امام زمان (عج) نباشد و آن را هم عرض با امام زمان مطرح کند. مسئله مدیریت انسان کامل در جهان را مطرح کنند و پس از آن مسابقه گذاشته تا در نحوه مذاکره با نظام سلطه برنامه طراحی کنند.
شعارها با اقدامات و رفتارها باید با هم سازگاری داشته باشد ممکن است برخی شعارهای انقلابی بدهند اما در صحنه عمل متفاوت رفتار کند یعنی رفتار ارتجاعی داشته باشند. نمی شود کسی مدعی شود که طرفدار ولایت فقیه است ولی مواضع رهبری در عرصه بین الملل، بیداری اسلامی و مواجهه با نظام سلطه را دنبال نکند و حتی در برخی موارد مواضع متعارض گرفته و یا با سکوت موضع رهبری را تقویت نکند؛ این ها انحراف است این مسائل با منطق اسلام ناب و گفتمان انقلاب سازگاری ندارد.
نمی شود کسی خود را حزب اللهی، اصولگرا و یا تابع اسلام ناب معرفی کند ولی حفظ حفظ و بقای در قدرت مسئله اصلی شود و هدف وسیله را توجیه کند و پس از 8 سال مسئولیت بجای پاسخگویی که چرا گرانی سر به فلکگذاشته وچرا قیمت ارز کنترل نشد، چرا ارزش پول ملی کاهش یافت، چرا برای فاسدین حاشیه امن درست شد، چرا اشتغال سامان نیافت و دهها سوال دیگر سیاست فرافکنی و فرار رو به جلو اتخاذ شود و برای توجیه ناکارآمدی خود و عدم موفقیت در انجام وظایف قانونی آدم و عالم را متهم کرد و با تحریک احساس پاک مردم بازی کرد و آنها را هیجانی کرده و ناآرامی درست کردن این سنت سیئه قدرت طلبان است.
همه باورمندان به گفتمان انقلاب اسلامی باید در جهت بسط ید ولایت فقیه مجاهدت کرده و به شکل گیری مهندسی رهبری نظام و تحقق سیاست های ابلاغی رهبری کمک کنند. در چنین شرایطی اگر جریانی خلاف این مسیر عمل کرده و مدلی هم عرض رهبری را مهندسی کند منحرف است و اگر برای مهندسی مدل خود اضطرار بورزد این همان خیانت است.
پیش بینی شما از برنامه های این حلقه چیست به خصوص برنامه هایی که تلاش می کنند تا در آستانه انتخابات آن ها را محقق کنند.
این جریانی که اسم آن انحراف است با توهمی که دارد دنبال این است که در حوزه بین الملل قهرمان مذاکره با آمریکا شود. در حوزه اقتصاد می خواهند خدمات گسترده ای را که نظام به مردم ارائه داده به خصوص در دو دولت نهم و دهم به نام خود و خط انحراف مصادره کنند در صورتی که این خدمات، خدمات عمومی مردم و جمهوری اسلامی است.
طرح های مهر ماندگار که ملت برای آن 170 هزار میلیار تومان هزینه کرده و نیز مسکن مهر که سرمایه گذاری گسترده ملت ایران است را مصادره فردی و باندی کنند؛ البته این روحیه از ابتدای انقلاب در جریانات قدرت محور که به پایان دوره قدرت خود می رسیدند سابقه داراست. خود زمینه ساز گرانی می شوند سپس برای جبران آن پنج برابر کردن یارانه ها را شعار می دهند. از سوی این جریان تلاش گسترده ای صورت می گیرد تا یارانه هایی که در خدمت مردم قرار می گیرد با این توجیه که گرانی است و باید قدرت خرید مردم افزایش پیدا کند را 5 برابر کنند.
البته این مسئله که گرانی را چه کسی و چگونه به وجود آورد و نقش این جریان در ایجاد این گرانی ها چه بود، جای بحث دارد.این جریان تصور می کنند ملت حافظه ضعیفی دارد، درست است که فشارهای نظام سلطه بر کشور تحمیل می شود اما کم کاری ها، سهل انگاری ها و تصمیم گیری های بد این جریان هم در این قضیه بی تاثیر نبوده است. تصور می کنند که با 5 برابر کردن یارانه ها یک خانواده روستایی و مستضعف 4 نفره بیش از یک میلیون تومان دریافت می کند، همین باعث می شود نسبت به آنها اقبال نشان داده و باعث شود به نامزد آنها رای دهند و آنها در قدرت بمانند.
در حوزه سیاسی که همه این کارها را برای بروز در این حوزه انجام می دهند، تلاش می کنند صحنه جامعه را دوقطبی، سیاه و سفید و مستضعف و سرمایه داری کنند مانند کشورهای آمریکای لاتین و ونزوئلا که جمع زیادی از مردم آن مستضعفین هستند که در یک سمت قرار داشته و اشراف و طبقه ممتاز در سوی دیگر قرار دارند و برای پیش برد این هدف خود پرونده سازی هایی را علیه افراد مختلف انجام دادند تا با مطرح کردن این پرونده ها بگویند هر که با ما نیست برماست!
از مجموعه موضع گیری های این جریان می توان فهمید که مشرب این جریان چیزی جز این نیست؛ البته نباید فراموش کرد که جریان انحراف قدرت تحرک بالایی در حوزه سیاسی دارد به طوری که به سرعت می تواند موضع خود را تغییر دهد؛ هرجا که ضد ارزشها عمل کرده خود را بازسازی کند و هر جا خلاف ولایت فقیه سخن گفته فضا را اصلاح کند آنها برنامه مظلوم نمایی را در دستور کار خود قرار دادند.
در حقیقت جریان انحرافی نقشه برد- برد را برای خود طراحی کرده است تا بر اساس آن مدعی شود اگر ما یارانه ها را 5 برابر کنیم مردم به ما گرایش پیدا کرده و به ما رای می دهند بنابراین ما برنده خواهیم شد ولی اگر براساس قانون نتوانستیم این کار را انجام دهیم به مردم می گوییم ما می خواستیم این کار را انجام دهیم ولی اجازه ندادند در این صورت نیز ما برنده هستیم.
حلقه انحراف می خواهد پرونده های درخشان ملت ایران را طی 8 سال گذشته خراب و کثیف کند تا باعث شود دشمنان بیرونی و داخلی از این مسئله به عنوان یک فرصت برای بازسازی خود استفاده کنند. نظام سلطه نیازمند فتنه و انحراف است و جریان فتنه و انحراف نیز به جریان سلطه نیازمند است زیرا بودن یکدیگر را برای موجه نشان دادن خود ضروری می دانند.
جریان انحراف به ظاهر در افکار عمومی ضد فتنه تلقی می شود اما حقیقت این نیست، زیرا در همان روزهای فتنه بعد از 22 خرداد سال 88 این جریان به دنبال آزاد کردن سردمداران جریان فتنه بودند و در این مسیر بیش از 2 بارنامه نگاری کرد، از طرف دیگر هیچ کجا موضع دقیق و شفافی علیه فتنه نداشتند و در برخی موارد اخباری هست که تلاش کردند با هم ارتباطات داشته باشند.
اعضای شورای نگهبان عنوان کردند که در تایید صلاحیت کاندیداها بسیار سخت گیر خواهند بود به طوری که هرکس که حتی بوی انحراف بدهد، تایید صلاحیت نخواهد شد، از این رو پیش بینی می شود که در رد صلاحیت حلقه انحرافی بسیار پافشاری داشته باشند از سوی دیگر پیش بینی می شود که در چنین شرایطی اعضای دولت برای تایید صلاحیت کاندیداهای خود سناریوهایی را برای تحت فشار قرار دادن نظام داشته باشد و یا شرایط اجتماعی را به گونه ای رقم بزنند که نظام وادار به تایید صلاحیت کاندیدای آن ها شود، این تحلیل را تا چه اندازه قبول دارید؟
این نظام و ملت ایران بسیار مظلوم هستند و یکی از دلایل این مظلومیت این است که بسیاری از کسانی که امروز با انقلاب سر ستیز دارند در شرایطی در همین نظام برایشان فرصتی فراهم شد تا بتوانند صادقانه به ملت خدمت کنند اما به صورت ملت و نظام چنگ زدند. اینها وقتی به قدرت رسیدند نقش اپوزیسیون به خود گرفته و با نظام جنگیدند، این ناجوانمردانه است که عده ای به نام امام، رهبری، دین و ملت روی کار آمده اما بعد از مدتی اصول و ارزش های قابل قبول ملت را کم رنگ کرده و یا در برابر آن بایستند این خیانت به ملت است.
از شورای نگهبان تقاضا دارم که به هیچ وجز اصول و معیارها کوتاه نیامده و براساس این اصول صلاحیت افراد را بررسی کند. باید شایستگی و صلاحیت فرد در طراز انقلاب اسلامی برای شورای نگهبان به احراز برسد حوزه مسئولیت اولیه شورای نگهبان مصلحت اندیشی نیست. اگر از این منظر به مسئله تایید صلاحیت ها ورود داشته باشیم، بررسی صلاحیت افراد، منحصر به عناصر جریان فتنه و انحراف نمی شود؛ بدون شک جریانات قدرت طلب که نمایندگان آنها در معرض بررسی صلاحیت قرار گرفته ولی تایید نمی شوند نسبت به رد صلاحیت ها واکنش نشان داده و فضا سازی خواهند کرد. به نظر می رسد که جریان انحراف نیز چنین مشی را داشته باشد و برای تایید صلاحیت کاندیدای خود اضطرار ایجاد کند اما بدون شک به نتیجه نخواهند رسید.
با چه استدلالی می گویید به نتیجه نمی رسند، آنها دولت مستقر را در اختیار دارند، بخشی از رسانه ها در اختیار آنهاست، می توانند فضا را دو قطبی کرده و از تمام این ابزار ها برای فشار آوردن به نظام استفاده کند.
به خاطر اینکه برخی از اعضای شورای نگهبان شفاف عنوان کردند که محکم روی اصول و موضع بررسی صلاحیت ها خواهیم ایستاد.
این چالش ها از روزی که شورای نگهبان نتیجه ها را اعلام خواهد کرد و عده ای رد صلاحیت می شوند، آغاز می شود، تا قبل از آن خیال همه راحت است و مسئله ای وجود ندارد.
آنها توهم این را دارند که به خیابان ها بریزند و فتنه 88 را به خاطر رد صلاحیت ها، این بار قبل از انتخابات راه بیندازند اما نمی توانند کاری بکنند. ملت ایران بعد از انتخابات سال 88 و در مواجه با برخی مواضع و عملکردها هوشیار شده است؛ بصیرت ملی و آگاهی سیاسی عمومی ملت ارتقا پیدا کرده است. این جریان چنین توهمی را داشت که اگر یک روز یکی از مسئولان برود و خانه نشین شود جمعیت میلیونی ملت به دنبالش خواهند آمد اما دیدید که آب از آب تکان نخورد. عوام فریبی ها اثری نخواهد داشت.
ممکن است حلقه به ساختار دولت فشار آورده و باعث شود که دولت انتخابات را برگزار نکند؟
دولت متعلق به ملت است با جران انحرافی یکی نیست، خط انحراف را از خط دولت و مجموعه دولت یکی نمی دانیم اگر کسی هم بخواهد شیطنت کند، خود دولت و بدنه عمومی آن مقابل این شیطنت ها را خواهد گرفت.
پس با این توضیحات، شما معتقد هستید که این جریان به راحتی حذف می شود؟
بنابراین ملت ایران با بصیرتی که دارد این انتخابات را هم مانند سایر انتخابات ها پشت سر بگذارد و در این میان هر جریانی که بخواهد شیطنت کند خود باید هزینه آن را بپردازد.
ملت در سال 88 هم انتخابات را سپری شد اما کشور و نظام هزینه های بسیاری را پرداخت کرد.
در سال 88 نظام سلطه و فریب خوردگان داخلی دست به دست هم دادند و فتنه را رقم زدند اما در شرایط فعلی، این جریان عقبه اجتماعی ندارد، بعید است جریان فتنه هم با این جریان پیوند بخورد حتی اگر سران آن با هم مذاکره کنند، بدنه جریان فتنه با انحراف همراهی نخواهد کرد. در عین حال دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی هوشیارانه در صحنه هستند و در راس آن ملت ایران هوشیار است.
بعد از اتمام این دولت سرنوشت حلقه انحراف چگونه خواهد شد؟ برخی از افراد وابسته به این جریان پرونده های فساد اقتصادی و امنیتی دارند که در شرایط فعلی بنا به برخی مصالح از پیگیری آن خودداری شده است آیا بعد از پایان این دولت این مصلحت ها تمام خواهد شد؟
توصیه ما به تمام جریانات مسئله دار این است که هنوز دیر نشده است، بیایند در مسیر خدمت صادقانه به ملت گذشته را جبران کنند و ننگ روسیاهی و تقابل با ملت را برای خود نخرند. قوه قضائیه هم وظیفه دارد بر عملکرد جریاناتی که از بیت المال، مردم و قانون اساسی عبور کردند چه در زمان قرار داشتند در قدرت و چه پس از آن رسیدگی کند. هر چند فرآیند این رسیدگی ها را کند می دانیم و دوست نداریم اینگونه باشد اما به هر صورت دستگاه قضایی رسیدگی هایی می کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر