دکتر دیوید پالک(David Pollock) از موسسه مطالعات خاور نزدیک واشینگتن معتقد است که مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق از تهدید اعلام استقلال به عنوان اهرم فشاری جهت گرفتن حداکثر امتیازات ممکن از دولت عراق استفاده می کند. این امتیازات عبارتند از: به رسمیت شناختن حق اقلیم کردستان در زمینه فروش نفت و گازبه گونه ای مستقل، به رسمیت شناختن کنترل اقلیم بر سرزمینهای تازه تصرف شده و مواردی دیگر. تنها در صورتی که عراق از این معامله در حکم بقا برای آن با شهروندان کرد خود امتناع ورزد، یا اینکه در اثر نزاع دورن عربی کاملا متلاشی شود احتمالا اقلیم کردستان جدا بشود.
بحران جاری عراق،اگر چه نه براساس یک طرح قبلی بلکه بصورتی کاملا اتفاقی، تنهایک برنده دارد و آنهم کردهاهستند.امروزه دولت اسلامی عراق و شام(داعش)- که اخیرا نام خود را بصورت "دولت اسلامی" کوتاه کرده است- همراه با افراط گرایان عرب سنی دیگر در مقابل ارتش غالبا شیعه و شبه نظامیان عرب شیعه قرار گرفته اند ودر بیشتر قسمتهای غرب و مرکز عراق درگیر نبردی برای نابودی یکدیگر شده اند. درست در آنسوی مرزهای رنگ باخته و خونین عراق یعنی در سوریه، رژیم عربی بشار اسد و مخالفین عرب اش همچنان به قلع و قمع یکدیگر ادامه می دهند. اما آن دو نزاع درون عربی به گونه ای طنزآلود و ناخواسته به مناطق کردنشین در هر دوکشور کمک کرده اند تا نسبتا آرام بمانند. مناطق کردنشین عراق بصورت دوژوره (رسمی) و مناطق کردنشین سوریه بصورت دوفاکتو خودمختار هستند.
عمق و دامنه بحران عراق همراه با تاثیرات فرا مرزی بسیار آن، آرمان خودمختاری کردها را تا استقلال ارتقا می دهد. اکنون استقلال کردها برای اولین بار در طول یک قرن به واقعیت بسیار نزدیک شده است. بدین سان به منظور فهمیدن پیچیدگی هایی که این مساله در پی خواهد داشت اینجا لازم است به گونه ای مختصر زمینه ها و همچنین سه مساله طنزآلود موردبررسی قرار گیرند:
اول، در رابطه با زمینه ها، حدود 5 میلیون نفر کردی که در اقلیم کردستان عراق زندگی می کنند بیش از دو دهه است که از خودمختاری بهره مند بوده اند و آنرا حفظ کرده اند. خودمختاری آنها در آغاز یعنی در دوره بعد از جنگ سال 1991 علیه کویت تحت حمایت هوابرد ایالات متحده حفظ می شد، اما بعد از سقوط صدام در سال 2003 کمابیش خود به تنهایی از آن محافظت می کرده اند. در سوریه خودمختاری کردی پدیده بسیار نوین تری است و رسمیت کمتری یافته است. حدود 3 میلیون کردی که در قسمت شمال شرق کشور پخش شده اند سعی کرده اند در جنگ داخلی جاری بیطرفی خود را حفظ کنند. موقعیت سیاسی آنها تحت هدایت حزب اتحاد دموکراتیک(PYD) و شبه نظامیان آن حزب یعنی یگانهای مدافع خلق(YPG) حفظ شده است.
در بحران کنونی، مهمترین تحول در عرصه عمل در مناطق پیرامونی اقلیم کردستان در عراق در حال روی دادن است یعنی در یک رشته مناطق مورد مناقشه در استانهای شمالی نینوا، دیالی، و مخصوصا کرکوک. وقتی که ارتش عراق در مواجه با حمله برق آسای داعش متلاشی شد ارتش کردها یا همان نیروهای پیشمرگه تقریبا تمامی نواحی کردنشین در آن استانها به اضافه مواهب موجود در آنها را به تصرف خود در آوردند. این نیروها غالب قسمتهای شهر کرکوک و تاسیسات نفتی آن، یک محدوده استراتژیک در امتداد مرز سوریه، و یک رشته از شهرها در شرق که در آنها کردها همیشه تحت کنترل گروههای رقیب سنی و شیعه زیسته بودند را تحت کنترل خود در آورده اند. حال کردها آن رشته از نواحی را به ضرر رقبا چه داعش و یا دیگر نیروهای عربی در اختیار دارند.
طنز دیگراینست که روسای کردها در عراق و سوریه نیز رقیب یکدیگر هستند. مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان و صالح مسلم رهبر حزب اتحاد دموکراتیک با هم حرف نمی زنند و تنها بر سر مسائل امنیتی بسیار ضروری تا حد بسیار محدودی با هم همکاری می کنند. مساله موقعیت متفاوت آنها اتحاد آنها را با دشواری مواجه می سازد. کردستان عراق بسیار باثبات تر و امن تر از همتای سوریه ای خود می باشد. بنابراین، بسیار غیرمحتمل است که آن دو حتی سعی بکنند که قلمروهایشان را متصل بکنند و یک موجودیت کردی جدید در این سو و آنسوی مرز ایجاد کنند چه رسد به اینکه بخواهند یک کشور مستقل کردی شکل بدهند.
اما وقتی بحث مان به کردستان عراق می رسد، بارزانی ناگهان به گونه ای علنی از چیزی سخن می گوید که خیلی شبیه استقلال است. گویا او از هر زمان دیگری جدی تر و صریح تر است. او در مصاحبه خود با سی ان ان گفت که زمان احقاق حق تعیین سرنوشت برای کردها فرا رسیده است و ملت ما در آینده ای نزدیک راجب آن تصمیم خواهد گرفت. هم چنین "فواد حسین"مشاور امنیت ملی بانفوذ او که به واشینگتن رفت تا با مقامات امریکایی دیدارهایی داشته باشد، به گفته یکی از دستیارانش از استقلال صحبت می کند.
اما در رابطه با اینکه آیا یک کردستان مستقل از نظر اقتصادی می تواند پابرجا بماند هنوز نگرانی هایی وجود دارد. تا به حال اقلیم به مقدار زیادی به منابع درآمدی نفت پرداختی از سوی دولت مرکزی در بغداد وابسته بوده است. اگرچه در چند ماه گذشته حکومت اقلیم بدون اجازه بغداد صادرات نفت خود را از طریق ترکیه آغاز کرده است. اکنون که حکومت عراق برای بقای خود تقلا می کند و از کردها در این راه طلب کمک می کند دیگر به سختی می تواند با این دست اقدامات یکجانبه گرایانه حکومت اقلیم مخالفت معناداری بکند. به علاوه، تصرف کرکوک و مناطق مجاور آن توسط حکومت اقلیم ظرفیت نفتی آنرا بسیار بالا می برد. کردستان عراق اکنون خود را آماده می کند که در آینده ای نزدیک روزانه یک میلیون بشکه نفت صادر کند که نسبت به ظرفیت 150 هزار بشکه ای قبلی تحول بسیار بزرگی است.
به هر صورت، اگر حالا بغداد نمی تواند با ابزارهای نظامی و اقتصادی جلو استقلال کردها را بگیرد برخی همسایگان و شرکای کردستان می توانند بر این تصمیم سرنوشت ساز نفوذ خود را اعمال کنند. طی چند روز گذشته مقامات ایرانی علیه استفلال کردها موضع گرفته اند. ایران دارای مرزی طولانی با اقلیم کردستان می باشد و نگارنده این متن خود بارها شاهد بوده ام و شنیده ام که چگونه ماموران ایرانی در آنسوی مرز در اقلیم نفوذ زیادی را بر همسایه بسیار کوچکتر و ضعبف تر خود اعمال کرده اند.
طنز دیگر آنکه ایالات متحده نیزدر تلاقی جدید منافع خود با ایران گزارش شده است که به کردها توصیه می کند در پی استقلال نباشند. بر طبق گزارشها، جان کری وزیر خارجه امریکا در دیدار خود از اربیل آن پیام را به مقامات کُرد منتقل کرده است. این اولین دیدار از این قبیل دیدارها بعد از دیدار سال 2009 کاندولیزا رایس می باشد. به نظر می رسد بحث اصلی آمریکایی ها اینست که کردهای عراقی می توانند و باید اهدافشان را در درون یک دولت عراقی "فراگیرتر" تحقق ببخشند-دولتی که آنها می توانند به شکل گیری فوری آن در شرایط اضطراری کنونی کمک کنند. در این راستا بخشی از گروه 300 نفره مستشاران نظامی آمریکایی که به عراق اعزام می شوند ظاهرا در اربیل کار خواهند کرد- که خود روابط امنیتی دو جانبه ای که کردها همیشه آرزوی آنرا داشته اند را تقویت می کند.
این ما را به طنز چهارم می رساند: قدرت خارجی عمده ای که امروزه بیش از همه از خواسته استقلال کردها استقبال می کند دشمن تاریخی آنها یعنی ترکیه است. آنکارا با اپوزیسیون نظامی داخلی کُردخود (پ.ک.ک.) آتش بس اعلام کرده و وارد مذاکره شده است. این کشور طی پنج سال اخیر روابط سیاسی، امنیتی، و اقتصادی عالی با حکومت اقلیم کردستان عراق برقرار کرده است. ترکیه که خود فاقد نفت است نه تنها به اقلیم محصور در خشکی کردستان مسیر حیاتی انتقال نفت به دریای میترانه عرضه کرده است بلکه هم چنین فراورده های نفتی را بعد از پالایش به کردستان مجددا می فروشد(یک طنز کوچک دیگر) تا کمبود ناشی از تعطیلی پالایشگاه بیجی که تحت محاصره داعش است را جبران کند. به علاوه، سخنگوی حزب عدالت و توسعه اخیرا اظهار داشت که یک دولت مستقل کردی دیگر چیزی نیست که کشورش با آن مخالف باشد.
از اینرو،اکنون ایالات متحده در این مساله مهم استقلال باید جانب کردها و ترکیه را بگیرد یا جانب بغداد و تهران را؟ گزینه اول به نظر می رسد اخلاقی تر و عملی تر باشد. با این حال این امر ما را به آخرین طنز می رساند: حکومت اقلیم کردستان خود ممکن است ایالات متحده را به سمت آن گزینه سوق دهد. مسعود بارزانی رئیس اقلیم علیرغم همه ادعاها به نظر می رسد از تهدید اعلام استقلال به عنوان اهرم فشاری برای گرفتن حداکثر امتیازات ممکن از دولت عراق استفاده می کند. این امتیازات عبارتند از: به رسمیت شناختن حق اقلیم کردستان در زمینه فروش نفت و گاز به گونه ای مستقل، به رسمیت شناختن کنترل اقلیم بر سرزمینهای تازه تصرف شده و مواردی دیگر. این معامله ای است که ایالات متحده باید از آن حمایت کند. تنها در صورتی که عراق از این معامله ی در حکم بقا برای آن با شهروندان کُرد خود امتناع ورزد، یا اینکه در اثر نزاع دورن عربی کاملا ویران شود احتمالا اقلیم کردستان جدا بشود.استقلال کردی پشت صحنه می ماند و فعلا به روی صحنه نمی آید.
منبع: موسسه واشنگتن
ترجمه از: کمال ایرانی دوست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر