ایران نیوز

پنجشنبه، تیر ۲۶، ۱۳۹۳

گفتگوی بی بی سی با دبیرکل کومه له در رابطه با تحولات اقلیم کردستان و تاثیرات آن بر کردهای منطقه

طی دو هفته اخیر یکی از مسائل مهم خاورمیانه که از سوی رسانه های جهانی مورد توجه قرار گرفته، تحولات عراق پس از حملات گروه بنیادگرای دولت اسلامی موسوم به "داعش" میباشد. از جمله تحولات مذکور میتوان به کنترل مناطق کردنشین جدا نگه داشته شده از اقلیم کردستان از سوی نیروی پیشمرگه کردستان اشاره نمود که علیرغم نص صریح قانون اساسی عراق مبنی بر بازگرداندن مناطق اشاره شده پس از گذشت 10 سال عملی نشده. همچنین به دلیل عدم ثبات سیاسی و امنیتی در بغداد، ریاست اقلیم کردستان طی سخنان و مصاحبه های بر حق تعیین سرنوشت و استقلال کردستان تاکید نموده است. به دنبال تحولات اشاره شده برنامه "صحفه 2 آخر هفته" بی بی سی فارسی به گفتگو با عبدالله مهتدی دبیرکل حزب کومه له کردستان ایران و عباس ولی کارشناس مسائل سیاسی در مورد تحولات منطقه و تاثیرات آن بر کردها پرداخته که متن نوشتاری گفته های دبیرکل حزب کومه له در پی میاید.

س: آقای مهتدی دلیلی که آقای بارزانی داده برای اینکه می خواهد همه پرسی کند یا درواقع می گوید، ما مقداری دوراندیشی داریم وضع عراق بی ثبات است و ما باید به فکر خودمان باشیم آیا دلیل فقط همین است یا مسائل دیگری هم هست؟

ج: ببینید در سخنرانی که آقای بارزانی در پارلمان عراق هم کردند، روی این نکته تاکید کرد که بیش از ده سال است که کردها منتظر اجرای ماده 140 قانون اساسی عراق هستند که این ماده خواهان همه پرسی در مناطق مورد  اختلاف هست و این انجام نگردیده است، بعلاوه کردها مدتهاست که از سیاستهای آقای مالکی ناراضیند و این سیاستها را فرقه گرایانه می دانند از ماه ژانویه 2014 هم بخاطر اختلافاتی که بر سر نحوه فروش و صدور نفت از اقلیم کردستان به دنیای خارج پیش آمده است بین  دولت عراق و کردها، دولت عراق بودجه ی 17%ی مصوب مناطق کردنشین را در عراق پرداخت نکرده است و این هم یک بحران اقتصادی برای کارمندان و حقوق بگیران ایجاد کرده است اینها دلایلی است که آقای مسعود بارزانی ذکر کرده و تقریبا افکار عمومی کم و بیش این دلایل را قبول دارد ولی در عین حال می شود گفت که این یک آرزوی دیرینه کردهاست که بتوانند دولتی مستقل داشته باشند.

در این وضعیت کردها را متهم می کنند که فرصت طلبی کردند، درست زمانی که بر کرکوک مسلط شدند و همزمان این را حل مساله حساب می کنند و دیگر احتیاجی به همه پرسی ماده 140 قانون اساسی هم نیست پس ما بهتر است که مساله استقلال کردها را خط بزنیم؟

من فکر نمی کنم که کردها مساله همه پرسی را به طور کلی رد بکنند، بلکه خواهان اجرای آن هستند، دولت عراق اگر آمادگی نداشته باشد ممکن است که کردها فرض بکنید از سازمان ملل یا از نهادهای همانند جامعه عرب و یا کشورهای مختلف، از جامعه بین المللی بطور کلی خواستار باشند که نظارت بکنند بر این یک چنین همه پرسی. فکر نمی کنم بدون یک همه پرسی یک چنین اقدامی را انجام دهند برای اینکه بعضی از این مناطق بخصوص کرکوک به غیر از کردها اقلیت های اتنیکی و قومی و مذهبی دیگری رو هم دارا است، مثل عربها،ترکمن ها، آشوریها، اتفاقا در دوره گذشته در دو سه سال گذشته استاندار کرد منتخبی که در کرکوک بر سر کار بوده آقای نجم الدین کریم توانسته اعتماد سایر گروهای قومی و مذهبی را در کرکوک بدست بیاورد من اخیرا مصاحبه ای ایشان را ملاحضه کردم که تاکید کرده بودند روی این موضوع که اگر قرار است سرنوشت کرکوک تعین شود بایستی این همه پرسی انجام بگیرد.

ترکیه دراین زمینه تاکنون واکنشی منفی نداشته در زمینه این همه پرسی؟

از اوایل قرن بیستم و تشکیل حکومت جدید در ترکیه تا دهه اخیر این سیاست برقرار بود و حتی انکار هویت کرد در حکومت ترکیه یک مسائله خیلی معروفی است که حتی اعلام وجود کرد ممنوع بود و کردها را به اسم ترکهای کوهی فقط اسم می بردند، اما این سیاست عوض شده و به تدریج آنچنان عوض شده که تقریبا شباهتی با سیاستهای گذشته دولت های کمالیستی در ترکیه ندارد سیاست فعلی دولت ترکیه. این بنظر من بعضا بر ملاحضات استراتژیک استوار است مربوط به کل سیاست آکپارتی یا حزب عدالت و توسعه آقای اردوغان و در درجه بعدی به روابط اقتصادی بسیار گسترده ای که با اقلیم کردستان عراق برقرار کرده اند، و با توجه به اینکه اقلیم کردستان منابع سرشار انرژی دارد و اکتشاف هم صورت گرفته ، حتی استخراج صورت گرفته ، خط لوله کشیده شده، ترکیه فکر کنم یکی از قدرتهای شانزدهم یا هفدهم اقتصادی دنیا است، و یکی از اقتصاد های نو ظهوراست که به شدت به سوخت و انرژی احتیاج  دارد و کردستان منبع سوخت بی پایانی است برای دهها سال، اخیرا قرار دادهای پنجاه ساله بستند دولت ترکیه با اقلیم کردستان برای صدور نفت و گاز، و این یک مسئاله خیلی مهمی است.

خوب آقای مهتدی حتا به سبب ملاحضات اقتصادی هم ترکیه تن در دهد، و به هرحال موافقت بکنند با همچین وضعیتی در کردستان و استقلال کردستان، در این حال عواقب آن برای کردهای ترکیه چه خواهد بود؟

دو روش برخورد می شود اتخاذ کرد یکی سیاستهای سختگیرانه داخلی نسبت به کردها که این سیاستی است که ایران در پیش گرفته است و ترکیه هم قبلا این گونه بوده، و دیگری سیاست جدید دهه گذشته که در این چند سال اخیر بخصوص خیلی هم آشکارتر شده و آن هم این است که در این نوع نگرش یا شیوه برخورد تصور دولت ترکیه این است که با مدارای بیشتر و دوستی بیشتر با کردهای خارج از ترکیه و با اقلیم کردستان و برقراری روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در عین حال نوعی تغیر سیاست نسبت  به کردها در داخل ترکیه هم داشته باشند و آنها را جذب بکنند به فعالیت های سیاسی و مدنی، می توانند هم مبارزه مسلحانه کردها را خنثی بکنند و از بین ببرند و هم اینکه کردها را به زندگی اجتماعی دعوت بکنند و به این ترتیب چه بسا که ان خطری که انها از ناحیه کردها احساس می کنند خیلی کمتر شود، اخیرا اقای اردوغان یک طرح شش ماده ای داده است که قرار است در همین ماه ژوئیه رای گیری انجام گیرد و حتی حزب مخالف جمهوری خلق ترکیه آنها هم اعلام کردند که با وجود ملاحضاتی که دارند با این طرح موافقند و در این طرح آمده است که در عرض یک تا سه سال از فعالین سیاسی تا فعالین مسلح و در سال سوم حتی رهبران پ.ک.ک، می توانند بدون اینکه مورد هیچ تعقیبی در دادگاه ترکیه قرار گیرند وارد زندگی اجتماعی و سیاسی بشوند اگر این به اشکالی برنخورد و اجرا بشود فکر می کنم تحول بزرگی در رابطه ترکیه  با کردها ایجاد خواهد کرد و آن نگرانی ترکیه می تواند به این ترتیب برطرف گردد.

ما جنبه های واکنش دولت ایران را دیدیم، در مورد ترکیه هم صحبت کردیم، ولی در مورد کردهای ایران چی؟ یعنی شماها سالهاست که در ایران برای خود مختاری مشغول به مبارزه هستید و یک کردستان مستقل بغل گوش کردستان ایران به چه معنا خواهد بود برای کردهای ایران؟

به نظر من تاثیر معنوی و روحی و سیاسی بزرگی خواهد گذاشت روی کردهای ایران، احساس اعتماد بنفس را در وجودشان تقویت میکند، یک نوع احساس غرور ملی، احساس هویت ملی در وجودشان تقویت می شود، برای حکومت ایران هم بسیار دشوارتر خواهد بود ادامه این وضع که مساله کرد را همین طور حل نشده و صرفا با نگاه امنیتی و سرکوب گرانه بهش برخورد بکند، اینها تاثیراتی است که من تصور می کنم خواهد داشت.

حالا خیلی ها بخصوص ناسیونالیست های ایران نگران بشوند از اینکه ممکن است یک چنین وضعیتی در کردستان ایران بوجود بیاید؟ یعنی اینکه به تبعیت از کردستان عراق کردهای ایران هم  خواهان یک نوع استقلال یا ملحق شدن به کردستان عراق بشوند؟

درست 500 سال قبل در سال 1514 جنگ چالدران اتفاق افتاد، شاه اسماعیل صفوی به دلایل متعدد  از سلطان سلیم شکست خورد، ولی یکی از دلایل اصلی سیاست بسیار افراطی شیعه گرایانه حکومت صفوی بود که کردها را بطور کلی دشمن کرد، در نتیجه مناطق بزرگی که بعدها به اسم کردستان ترکیه شناخته شد آن موقع جزی از خاک ایران بود و جدا شد من عقیده ام این است که با توجه به روابط تاریخی، فرهنگی، خویشاوندی، زبانی و زندگی مشترک طی قرون اگر ایران سیاست مبتنی بر مشارکت سیاسی و به رسمیت شناختن حقوق ملی  کردها را داشته باشد این سیاست برای خود ایران و برای وحدت ایران هم مقرون به صرفه است.

شما آقای مهتدی با قاطعیت می توانید بگویید که کردهای ایران همانند قبل خود را ایرانی می بینند و می خواهند درچهار چوب ایران خود مختاری داشته باشند و حقوقشان تامین بشود؟

سیاست کردهای ایران از دهها سال پیش همینطور بوده و من پیش بینی هیچ تغیری را نمی کنم، معهذا آینده را به نظر من سیاستهای دولت مرکزی ایران رقم خواهد زد، اگر آن نوع سیاست که آقای مالکی در عراق  در پیش گرفت و منجر به تلاشی کشور دارد میشود، در ایران هم این سیاست تنگ نظرانه که جمهوری اسلامی دارد پیش می برد من عاقبت خوشی هم برای ایران پیش بینی نمی کنم.

آقای مهتدی بطور سنتی کردها هم در عراق و هم در ایران شعار خیلی مشخصی داشتند که در گذشته شعار هر دو حزب دیرینه کردستان عراق و ایران حزب دمکرات کردستان، دمکراسی برای ایران و خودمختاری برای کردستان بود و بعدها حزب کومه له شما هم همین را تاحدودی دنبال کرد، بنظر میرسد در عراق وضعیت تغییر کرده و این شعار دیگر ممکن است که کاربرد نداشته باشد و در مورد کردهای ایران کماکان همین شعار است، من سالها پیش با آقای قاسملو مصاحبه کردم همین را گفت، با آقای شرفکندی مصاحبه کردم این را گفت؟

کردستان ایران بایستی بتوانند خودشان را از لحاظ داخلی اداره بکنند ضمن شرکت در حکومت مرکزی این شعار اصلی و برنامه اصلی سیاسی احزاب کرد در کردستان ایران است ولی من می خواهم این را بگویم که تغیر رویکردی را در سیاست دولت ایران لازم می بینم ولی جمهوری اسلامی به هیچ وجه نشان نمی دهد که دارای چنین تغییر رویکردی هست، عقیده من اینست که حتی صلاح خود ایرانم هست که از در دوستی با حکومت اقلیم کردستان در بیاید و اولا دو رفراندم هست نه یکی اینجا کمی در بحثها قاطی شد، یکی رفراندم در مورد پیوستن سایر استانها و مناطق و دیگری نیز استقلال کردستان است، به هر صورت من فکر می کنم تا حدود زیادی به عملکرد دولت مرکزی ایران در آینده مربوط می شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر