شادیار عمرانی – بهرنگ زندی
سر تیتر خبرهای چند روز گذشته از اخراج آشوریان از موصل توسط داعش حکایت داشت. آنها به جرم مذهب مسیحیشان و ایمان نیاوردن به اسلام ملزم به پرداخت جزیه و در صورت عدم پرداخت ترک خانههایشان شدهاند. بر روی خانههای آشوریان موصل حرف «ن» به معنای نصرانی نوشته شده است تا سکونتگاههای آنها به راحتی شناسایی شود. شاید این خبر تداعی کننده آنچه باشد که در غزه اتفاق میافتد. غزهای که این روزها دستخوش تصفیهای نژادی است و از آسمان و زمین و دریا به آن حمله میشود. به مردم غزه هم هشدار داده شده بود که غزه را ترک کنند. اما این مردمی که امروز از خانههایشان بیرون رانده میشوند طی یازده سال گذشته به طور سیستماتیک توسط گروههای اسلامگرای تندرو دزدیده، مثله و کشته میشدند و آنهایی که از ترس جان خانه و اموال خود را ترک میکردند و میگریختند این رشد فرقهگرایی مذهبی را پیامد تحولات منطقه و سیاست دولتهای چون ایران میدانستند. این سومین بار در طول یک قرن است که در منطقه آشوریان دستخوش تصفیه نژادی-مذهبی میشوند. با گسترش نفوذ داعش در عراق این تنها مسیحیان نیستند که قربانی میشوند. شیعیان نیز که توسط این گروه رافضی خوانده میشوند خارج از دین به حساب آمده و قربانیان نوی فرقهگرایی مذهبیاند.
پرسش اینجاست که این تحرکات فرقهای به یکباره و یکشبه به وجود نیامدند و طی این یازده سال گزارشات متعددی از این نوع خشونتهای سازمانیافته منتشر میشد. چرا نه احزاب در عراق و نه دولت مرکزی توجهی به آن نکردند؟
ایران الان دارد کِشتهی خود را در عراق درو میکند. بنابراین دخالت بیشتر ایران در عراق راه حل نیست. بخشی از مشکل است. راه حل در عراق فقط ایجاد یک دولت وحدت ملی است که به تدریج به طرف سکولاریسم و جدایی دولت از مذهب برود. ولی آیا نیروهایی هستند که واقعا این کار را انجام دهند؟ چنین آیندهی روشنی برای عراق خیلی خیلی مشکل است. |
عبداله مهتدی، دبیرکل حزب کومه له کردستان ایران به این پرسش اینگونه پاسخ داد. «دولت آقای مالکی با وعده و وعیدهای زیادی بر سر کار آمد. اما متاسفانه آنها را انجام نداد. هر دولتی در عراق اگر بخواهد واقعن امنیت را بیاورد بایستی بر اساس مشارکت سیاسی همهی بخشهای جامعهی عراق این کار را بکند. یک دولت فرقهگرای سکتاریستی چه سنی و چه شیعی یا از هر مذهب و قومیت دیگری قادر نیست نه وحدت عراق را تامین و تضمین کند و نه ثبات آن را. آقای مالکی سیاستهای بسیار فرقهگرایانهای را در این مورد عمل کرد. سنیها را به طور کلی از قدرت راند. همه را به دادگاه کشاند. مدلی بسیار اقتدارگرایانه و فرقهگرایانه را بر عراق پیاده کرد و در تمام این موارد از پشتیبانی جمهوری اسلامی برخوردار بود. توجه کنید به این که در انتخابات گذشته _ نه این انتخابات دو سه ماه پیش که آقای مالکی ٩١ یا ٩٢ کرسی را به دست آورده است و در بین بلوکهای تشکیل دهنده مجلس پارلمان عراق به طور نسبی کرسی بیشتری به دست آورده است_ اما در انتخابات قبل حتا دو کرسی کمتر از ائتلاف العراقیه بود که به رهبری آقای ایاد علاوی در انتخابات شرکت کرده بودند. ولی حتا این شانس را ندادند که علاوی تشکیل دولت دهد.
میخواهم بگویم که سیاست فرقهگرایانه و همچنین اقتدارگرایانه و بوروکراتیک آقای مالکی که از پشتیبانی کامل ایران با تمام تعصبات مذهبی خود و با سیاست بسیار تنگنظرانهاش بهره میبرد از عوامل اصلی خلق این وضع در عراق است. چه کسی بیاید و خطر اسلامگراها را جدی بگیرد؟ آنها خودشان با سیاستهایشان به این وضع دامن زدهاند. در سال ٢٠١١ تحصنها و تظاهرات مسالمتآمیزی در مناطق سنی نشین عراق، در مناطق عرب سنی عراق، صورت گرفته که آقای مالکی حتا حاضر نشد با آنها وارد گفتگو شود. به طور کلی دست رد به سینهی آنها زد. سیاست مشارکتی را در پیش نگرفت. و این یکی از عوامل است.
در عین حال طرف مقابل او هم که سنیهای عراق باشند، متاسفانه اعراب سنی از شکل دادن به یک رهبری سیاسی منطقی و مدنی عاجز بودند و اعتراضاتشان بیشتر در قالب احزاب اسلامی صورت میگرفت. و این احزاب اسلامی یا گرایشات اسلامی در بین اعراب سنی هم با توجه به تشدید سرکوب فرقهگرایانهی شیعی آقای مالکی بیشتر و بیشتر به گرایشات افراطی در بین اعراب اهل تسنن میدان میداد و نتیجهی آن همین وضعی است که به وجود آمده است.
من در جایی دیگر نیز گفتهام ایران الان دارد کِشتهی خود را در عراق درو میکند. بنابراین دخالت بیشتر ایران در عراق راه حل نیست. بخشی از مشکل است. راه حل در عراق فقط ایجاد یک دولت وحدت ملی است که به تدریج به طرف سکولاریسم و جدایی دولت از مذهب برود. ولی آیا نیروهایی هستند که واقعا این کار را انجام دهند؟ چنین آیندهی روشنی برای عراق خیلی خیلی مشکل است.»
منبع: رادیو کوچه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر